شیخ و کانسپت ودینگ پاسچر
من همینطوریشم حتی از یادآوری لفظ "وِدینگ پاسچر" عق میزدم
حالا طرف رفته بالا پشت بوم آپارتمانو قرق کرده یه عکاس خوشحالم اورده که اینو حاج خانومش و هر چی تو نیمکت ذخیره جهیزیه دختره بوده و اینا به دریوزگی اوردن پشت بوم رو بگنجونه تو یه قاب
ژست مد نظر هم لحظه ایه که آقایی داره نعلبکی به دست خاطرات دوران عزب بودنشو تعریف میکنه و خانومی هم در حالی که قد عروسی آق داداشش آرایش رو صورتشه و طلا جواهر بدلاشم رد نداده تو شو آف، با شوق تمام داره گوش جان میسپره به افاضات آقایی.
جمممم کنین کاسه کوزه تونو باااو
میخواین چیو به کی ثابت کنین؟
عاشقونه، فقط پنهانی ؛ چشم تو چشم ؛ و اونم تو پنج کلمه :
- حالت خوبه؟
+ الان خوب شدم..
:)