اگه اون روز برسه
اگه برسه، میگم که از کوچیکیم بود که تمام توجهمودادم که بی توجهیش نصیبم شه..
میگم که بزرگ شدن راحت نبود
میگم چقد صبر کردم ولی نشد برگردم به خودم!
و
میگم که پشت دیوار دلم یه دریا آهه..
اگه برسه، میگم که از کوچیکیم بود که تمام توجهمودادم که بی توجهیش نصیبم شه..
میگم که بزرگ شدن راحت نبود
میگم چقد صبر کردم ولی نشد برگردم به خودم!
و
میگم که پشت دیوار دلم یه دریا آهه..
ما هیچ وقت اقتدار رو معنا نکردیم..
نه زمان پهلوی که حکومت تا کتف وابسته بود و با مردمش غریبه بود،
نه الان که یه اقتدار پوشالی ساختیم و با عزتی که حاصل اوهامه، داریم به خودمون می بالیم و حس میکنیم دنیا غبطه میخوره به حالمون!
در حالی که هیچ کدوم از مسببان این عزت، جوابی برای درد های امثال مردم سیستان و مردم محروم غرب و امثالهم ندارن..
+ برای دوستی نوشتم
گاهی با خودم فکر می کنم ممکنه خدا ما انسان ها رو به خاطر بلاهایی که سر هم دیگه آوردیم ببخشه؟ بعد که به دور و برم نگاه می کنم میفهمم که خدا مدت ها پیش اینجا رو ترک کرده...
📼 Blood Diamond
عاشقی آواره ام در غربت چشمان تو
گریه پنهان کرده ام از حرمت چشمان تو
عطر تو را گرفته تن لحظه های من
صد باغ گل شکفته شده در هوای من
امشب تمام غربت خود را گریستم
شاید دل تو بسوزد برای من
من آن موج اشکم که بی اختیارم
خودم را به آغوش تو میسپارم
تو دریای من باش
به حسرت گذشته همه روزگارم
ز دیروزو امروز دلی خسته دارم
تو فردای من باش
محبوب من!
با این شعر ، آغاز میکنم نوشتن را برای تو!
باشد
که شاید..
هیچ ، بگذریم.. :)
+ برات لبخند و حال خوش آرزو دارم
- مث یه آرزوی محاله
+ قبول ؛ ولی محال بودنش محاله باعث شه برا تو نخوامش
خیلی انتظارا میتونه تلخ باشه ؛ و چیزی ک زیاده این روزا، انتظار تلخ!
این روزا اما برای من انتظار تلخ ، تو این خلاصه میشه ک بشیمم ببینم نتیجه این بی کفایتی و خیانت مربوط ب قرنطینه نکردن کشور چیه و چ تلخی جانگدازی در انتظارمونه..
نکته بد ماجرا اینجاست ک مردم هم گویا باورشون شده ک کرونا کنترل شده!
و به عینه میشه دید تقریبا ۴۰ درصد مردم نه ماسکو جدی میگیرن نه دستکشو
و نه اصلا لزوم موندن در خونه رو!
گاهی
تو را
کنار خود احساس میکنم..
اما
چقدر
دلخوشی خواب ها
کم است!..
اگه بهم بگن کل شعرای عاشقانه رو تو یه بیت بگنجون ، اولین شعری که ذهنم میره سراغش، همینه..
۴ ساعتی درگیر بودم
خط
بنان
خط
بنان
به نظرن میشه تا ۴۰۰ ساعتم با تصنیف کاروانش حال کرد و قلمو زمین نذاشت..
طول میکشه بفهمی اونی که بهش دروغ گفتی ولی بازم باورت میکرد ، با بقیه چقد فرق داشته!..