روزمرگی های شیخ

برای شادی روحم ؛ برای آن که نمیرم

روزمرگی های شیخ

برای شادی روحم ؛ برای آن که نمیرم

اساس لذت وبلاگ به ملاقات و حضور مجازی آدماییه که نمیشناسن همو ؛ ولی به هم خوبی میکنن و آرامش میدن از دور ؛ بی منت و بی دریغ
حالا به هر طریقی.
من اسمشو میذارم آرامش مجازی
اومدم پی آرامش مجازی
اگر فک میکنی با خوندنت حالم خوب میشه، مشتاقم به تشرف
یه چیزایی هم خودم مینویسم این کنج ؛ که ینی زنده م ؛
اگر خوندنشون حالتو عوض میکنه، قدمت همیشه روی چشم

شیخ / آخرین فروردین سده ۱۴ هجری شمسی

۲۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

همه می پرسند..

شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۳ ب.ظ | | ۱ نظر

همه میپرسند :

چیست در زمزمه ی مبهم آب؟

چیست در همهمه ی دلکش برگ؟

چیست در بازی آن ابر سپید

روی این آبی آرام بلند

که مرا می برد اینگونه به ژرفای خیال؟

نه به ابر

نه به آب

نه به برگ

نه به این آبی آرام بلند

من به این جمله نمی اندیشم.

به تو می اندیشم

ای سراپا همه خوبی،

تک و تنها به تو می اندیشم.

به تو می اندیشم.

تو بدان این را،تو تنها بدان بیا

تو بمان با من، تو تنها بمان.

قصه ی ابر هوا را، تو بخوان.

تو بمان با من، تو تنها بمان.

در دل ساغر هستی تو بجوش

من همین یک نفس از جرعه ی جانم باقی ست،

آخرین جرعه ی این جام تهی را تو بنوش.


 

+ از فریدون مشیری عزیز _رضوان الله تعالی علیه_

اگه اون روز برسه

جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۲۴ ق.ظ | | ۲ نظر

اگه برسه، میگم که از کوچیکیم بود که تمام توجهمودادم که بی توجهیش نصیبم شه..

میگم که بزرگ شدن راحت نبود

میگم چقد صبر کردم ولی نشد برگردم به خودم!

و

میگم که پشت دیوار دلم یه دریا آهه..

پوشال ؛ و دیگر هیچ!

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۵۳ ب.ظ | | ۰ نظر

ما هیچ وقت اقتدار رو معنا نکردیم..

نه زمان پهلوی که حکومت تا کتف وابسته بود و با مردمش غریبه بود،

نه الان که یه اقتدار پوشالی ساختیم و با عزتی که حاصل اوهامه، داریم به خودمون می بالیم و حس میکنیم دنیا غبطه میخوره به حالمون!

در حالی که هیچ کدوم از مسببان این عزت، جوابی برای درد های امثال مردم سیستان و مردم محروم غرب و امثالهم ندارن..


+ برای دوستی نوشتم

خدا و ما

سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۱۰ ب.ظ | | ۳ نظر

گاهی با خودم فکر می کنم ممکنه خدا ما انسان ها رو به خاطر بلاهایی که سر هم دیگه آوردیم ببخشه؟ بعد که به دور و برم نگاه می کنم میفهمم که خدا مدت ها پیش اینجا رو ترک کرده...



📼 Blood Diamond

محبوب من!

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۴۸ ب.ظ | | ۴ نظر

عاشقی آواره ام در غربت چشمان تو

گریه پنهان کرده ام از حرمت چشمان تو

عطر تو را گرفته تن لحظه های من

صد باغ گل شکفته شده در هوای من

امشب تمام غربت خود را گریستم

شاید دل تو بسوزد برای من

من آن موج اشکم که بی اختیارم

خودم را به آغوش تو میسپارم

تو دریای من باش

به حسرت گذشته همه روزگارم 

ز دیروزو امروز دلی خسته دارم 

تو فردای من باش



محبوب من!

با این شعر ، آغاز میکنم نوشتن را برای تو!

باشد

که شاید..

هیچ ، بگذریم.. :)

محال

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۵۸ ق.ظ | | ۲ نظر

+ برات لبخند و حال خوش آرزو دارم

- مث یه آرزوی محاله

+ قبول ؛ ولی محال بودنش محاله باعث شه برا تو نخوامش

انتظار تلخ

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۹، ۱۲:۱۳ ق.ظ | | ۰ نظر

خیلی انتظارا میتونه تلخ باشه ؛ و چیزی ک زیاده این روزا، انتظار تلخ!


این روزا اما برای من انتظار تلخ ، تو این خلاصه میشه ک بشیمم ببینم نتیجه این بی کفایتی و خیانت مربوط ب قرنطینه نکردن کشور چیه و چ تلخی جانگدازی در انتظارمونه..



نکته بد ماجرا اینجاست ک مردم هم گویا باورشون شده ک کرونا کنترل شده!


و به عینه میشه دید تقریبا ۴۰ درصد مردم نه ماسکو جدی میگیرن نه دستکشو 


و نه اصلا لزوم موندن در خونه رو!



سلام بر دلخوشی خواب هایمان :)

شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۴۹ ق.ظ | | ۱ نظر

گاهی

تو را

کنار خود احساس میکنم..


اما

چقدر

دلخوشی خواب ها

کم است!..




اگه بهم بگن کل شعرای عاشقانه رو تو یه بیت بگنجون ، اولین شعری که ذهنم میره سراغش، همینه..

شیخنا بنان

شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۰۷ ق.ظ | | ۰ نظر

۴ ساعتی درگیر بودم

خط 

بنان

خط 

بنان

به نظرن میشه تا ۴۰۰ ساعتم با تصنیف کاروانش حال کرد و قلمو زمین نذاشت..


حق..

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۵:۰۱ ب.ظ | | ۳ نظر

طول میکشه بفهمی اونی که بهش دروغ گفتی ولی بازم باورت میکرد ، با بقیه چقد فرق داشته!..