روزمرگی های شیخ

برای شادی روحم ؛ برای آن که نمیرم

روزمرگی های شیخ

برای شادی روحم ؛ برای آن که نمیرم

اساس لذت وبلاگ به ملاقات و حضور مجازی آدماییه که نمیشناسن همو ؛ ولی به هم خوبی میکنن و آرامش میدن از دور ؛ بی منت و بی دریغ
حالا به هر طریقی.
من اسمشو میذارم آرامش مجازی
اومدم پی آرامش مجازی
اگر فک میکنی با خوندنت حالم خوب میشه، مشتاقم به تشرف
یه چیزایی هم خودم مینویسم این کنج ؛ که ینی زنده م ؛
اگر خوندنشون حالتو عوض میکنه، قدمت همیشه روی چشم

شیخ / آخرین فروردین سده ۱۴ هجری شمسی

۳۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

بیفاصله

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۱۷ ب.ظ | | ۰ نظر

از شبی که دیدمت بی فاصله بارونه

کار من کار دله..‌کی عاقله دیوونه؟

سگ و توسعه!

سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۶:۳۴ ق.ظ | | ۰ نظر
به مطلب جالبی برخوردم که در نگاه اول جون میده برا آروغ روشنفکری؛
لیکن هر چی رفتم تو بحرش دیدم به هر لفظ و صورتی، تامل برانگیزه و ازون مهم تر تامل میطلبه؛ اونم تامل مستمری که ینی باس گوشه ذهنت داشته باشی همیشه!
مفهوم توسعه از دکتر محسن رنانی:


اگر روزی رسید که سگی در میدان انقلاب تهران در ظهر و اوج ترافیک توانست بدون نگرانی بخوابد و خوابش ببرد ما در مسیر توسعه قرار گرفته‌ایم.

این امر نشان دهنده این است که تحولی در نظام سیاسی رخ داده، تحولی در جامعه رخ داده و تحولی در خانواده رخ داده است.

به همین سادگی تمام شاخص‌های توسعه ختم می‌شود به صلح، صلح با خویش، صلح با جامعه، صلح با حکومت، صلح با طبیعت و صلح با حیوانات.

خو

سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۱۹ ق.ظ | | ۲ نظر

در دلم ابر غمی باز هیاهو کرده

قلب شیدای مرا چشم تو جادو کرده

گاه چون زخم عمیقی و گهی چون مرهم

تو فقط باش؛ به زخمت دل من خو کرده

بوده ست..

دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۵:۱۹ ق.ظ | | ۰ نظر
والا ما چه میدونستیم! از همه جا بی خبر رفتیم اپیزود ۴۰ چندشنبه رو نشستیم به تماشا
دو تا حمار ناطق داشتن از "تینک" گفتنشون دفاع میکردن و سینام که بالاخره حیف بود ازین رود ماهی نصیبش نشه،کم تور نکرد.
دیدم الانه که سیمام بگیرن به هم
یه مستند بود راجب خیام _رضی الله عنه_ که چن وق بود میخواستم ببینم و تو پیشنهادای یوتوب بود.. نشستم به تماشا و شکر خدا قبلی رو شست برد :))

رحمه الله ؛ میفرماید:

پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک نیز بکاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشم‌نگاری بوده است

تو میگی قصه همین بود؛ تو یه برگی توی این باد..

يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۰۸ ق.ظ |
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

مرتضی خان

شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۴۲ ب.ظ | | ۰ نظر

مرتضی خان به گوشی؟

آره میدونم.. خیلی وقته حرف نمیزنی

ولی هنوز آهنگات شنیدن دارن.. هنوز دفتر دفتر حرف از توش بیرون میکشن اهل راز

مرتضی خان ما کوچیکتر ازونیم که جسارتی کنیم

شما رو سر ما جا داری همیشه

زنده و مرده هم توفیری نمیکنه.. میدونی.

میگن خوب کوک میکردی پیانو رو

بنان "مرتضی پیانو" صدات میزده؛

چه حالی بودین لحظه اجرا ، الله اعلم!

مرتضی خان من الان فقط دلم یه چیز میخواد یه آرزو دارم:

می بودی و قطعه دل شکنو میزدی.. بعد چن دقیقه تک نوازی، من گردن شکسته میومدم‌ رو سن و به جای آقا بنان، جسارت میکردم و میخوندم.. 

" به که گویم؟

چه بجویم؟

که چه کرده غم تو به ما؟ "

همون چن ثانیه اولم کافی بود

میخوندم و منم میبردی پیش خودت و خلاص!..



یار بیگانه نوازم!

جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۵:۱۰ ب.ظ | | ۳ نظر

یار بیگانه نوازم!

کمی بر من بتاب..

آخرین بار ، تلالوء نگاهت در زمستان زنده کرد مرا

اما حال دو ماه از بهار میگذرد و گنجشک هنوز انتظار شکوفه ها را می کشد 

تا برگزیند درخت تنهاییم را برای لحظه ای

یار بیگانه نوازم! از شما چه پنهان؟ بار ها با خود گفته ام شاید آن گنجشک هم شما بودید.. 

آری

آن که می تابید و زنده میکرد، شما بودید

آن که شاخه های درخت تنهاییم را با قدوم خود به وجد می آورد شما بودید

حتی شاید شکوفه هم شما بودید..

شکوفه ای که با این بهار نیامد و 

دل من هنوز بهار میخواهد..

کو وید؟

جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۲:۴۶ ق.ظ | | ۲ نظر

میگه آمار وزارت بهداشت دروغه. مث سگ دارن پنهون میکنن آمار واقعی رو

باهاش موافقم.


فرداش بش میگم ماسکت کو؟ میگه خسته شدم حاجی کرونام که داره اوکی میشه خدا رو شکر


تف!

اندر حکایت تیک تاک

پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۰۵ ق.ظ | | ۰ نظر

روزی مریدی به خدمت شیخنا _اعلی الله مقامه_ رسید و پس از دستبوسی گفت شیخا رخصت بفرمایید که کلیپی اخیرا منتشر شده بس دیدنی و خوراک تامل!

شیخ شیشه الکل 90% خویش از جامه برون همی آورد و فرمود پفیوز تر از شخصی که در چنین وضعی باز هم دستبوسی را ترک نگوید، کیست؟

سپس فرمود فرصت.

مرید کلیپ زیر را پلی بنمود و مریدان در کسری از ثانیه گرد آمدند و آن کلیپ این بود:

 

 

شیخ که از کثرت استعمال الکل در حال redial با عالم ناسوت بود، فرمود: در این کلیپ نکته ای بود بس تامل برانگیر؛

مریدی گفت: لزوم فیلترینگ تیک تاک؟

شیخ نظاره کرد

دیگری عرض کرد خواهرم حجابت؟

شیخ نظاره کرد

دیگری گفت وات ابوت الناز گلرخ؟

شیخ بغضب آمد و فرمود میذارین دو دیقه زر بزنم؟

مریدان جملگی عرق شرم ترشح بنمودند

شیخ اشک از کنار گونه زدود و فرمود همین یه تپه سالم بود اونم ریدن توش :((

پس مریدان جامه دریدند و به قصد ریپورت اکانت آن دختر ، در تیک تاک ثبت نام نمودند تا داغ دل شیخ التیام بخشند. رحمه الله علیه

 

مروری بر کامنت ها

پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۴۳ ق.ظ | | ۱ نظر
این کامنت برا دو سال پیشه 

حس میکنم خیلی دوسش دارم :))



اقا میشه یه سوال بپرسم ؟
اینکه میگن هلال احمر با حوزه علمیه یه قرارداد بسته که موقع وقوع حوادث طبیعی اخوندا بشینن دعا کنن راسته ؟؟
با عرض سلام و درود خدمت شیخ
بعد یه چیز دیگه علم حروف واقعیه کسی هست تو ایران بلد باشه ؟